محل تبلیغات شما

بسم الله الرحمن الرحیم

بعضی ها نویسنده اند. فقط کافی است کمی دم بکشند. آن وقت میشود نوشته هایشان را خورد!

دوست خوبم داودی از مدرسه صلحا ما را به انشای نزدیک 30صفحه ای خود در کلاس مهمان کرد! خوب نویسنده از کجا می آید. از همین جا.

بنده در کلاس درس از ویدئوپروژکتور استفاده می کنم و درهمان حالی که بچه ها انشایشان را می خوانند نکاتی که برای اصلاح انشایشان لازم استروی بورد می فرستم. برای ایشان نوشتم من چیزی برای یاد دادن به شما ندارم،استفاده کردم». البته دوست خوبم خود می داند که این جمله یعنی شما در کار و هنر  خود بسیار خوب ظاهر شده اید، نه اینکه نیاز بههیچ نکته ی آموزشی دیگر ندارید.بنابراین ما به چنین دانش آموزانی افتخار می کنیم وتمام قد در کنارشان می ایستیم تا این ذوقشان شکوفا گردد و به بار بنشیند.

در اینجا آغاز داستان را با کمی اصلاح میخوانیم:

داودی

فصل اول

بعد از پنج دقیقه، دیگه مطمئن شده بودم طرف حسابی بیکاره. صبحاول صبح دست گذاشته بود روی زنگ و خیال برداشتن نداشت. دقیقه ی اول با خودم فکرکردم محل نمی ذارم، طرف می فهمه کسی خونه نیست، بی خیال می شود و دست از سرکچلمانبرمی داره. دقیقه ی دوم با خودم گفتم: به این کارم ادامه می دهم. دقیقه ی سوم بهاین نتیجه رسیدم که می روم به طرف می گویم کسی خونه نیست. ولی خوشبختانه، دقیقه یچهارم فهمیدم حرفم خیلی احمقانه است. بالش را زدم روی سرم تا حداقل صدایانکرالاصوات زنگ را کمتر بشنوم. در این لحظه که کاملا بیدار شده بودم و ذهنم سریع ترکار می کرد، تو فاصله ی 5 دقیقه و 40 ثانیه تا 5 دقیقه و 59 ثانیه تصمیم گرفتمبلند شوم و بروم پایین تا طرف را یه گوش مالی حسابی بدهم تا دیگه یادش بماند کهاین طوری مزاحم انسانهای شریف نشود.

معلم و شاگردحقیقی (علامه طباطبایی ره و شهید مطهری ره)

انیشتین و عید نوروز

عطایی فر، «چارلز دیکنز» را معرفی می کند.

دقیقه ,ی ,روی ,نویسنده ,اول ,کسی ,دقیقه ی ,با خودم ,به این ,که این ,در کلاس

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

قلب بی ملاقات congtingtodi گروه آموزشی مشاوره استان کرمانشاه ✘دنیــ ـ ـ ـای جـــــذب✘ fnejadian sacashotel دانلود سریال سوپرنچرال FirsT lOvE teracyctern IT , دنیای رایانه و گوشی همراه